پست خداحافظی

سلام پریا

وقت بخیر ( چون نمی دونم این پست کی میخونی یا اصلا میخونی یانه )

خودت میخواستی بری اما به بهونه اینکه توی پست موقت بهت گفته بودم « دوست مجازی » ازم دلخور شدی ، من چندین بار پست موقت رو خوندم اما جایی ندیدم که بهت گفته باشم دوست مجازی ، فقط گفتم ( خونه مجازی ما ).

اما اینکه شرایط ات فرق کرده قبول دارم و خودمم اعتراف کردم ولی بهونه خوبی نبود واسه رفتن ، کاش بهونه نمی آوردی و می رفتی بدون هیچ بهونه ای ...

وقتی اسم رفتن می اومد من فوق العاده ناراحت می شدم ، رفتارم ، گفتارم و حالت چهره ام که حتا تو متوجه می شدی ... می دونی چرا ؟ چون واقعا دوست داشتم و الان که رفتی بیشتر دوست دارم...

میخاستم پست موقت رو حذذذذذذف کنم () اما فعلن میزارم بمونه ، امروز که زنگ زدم بهت و صداتو شنیدم بهترین روز سال 1399 بود برام نمیدونی چقد خوشحال شدم صداتو شنیدم

اما سخنی هم با بازدید کننده ای به اسم پانته آ که باعث شد پریا از پیشم بره ...

من نه تو رو دیدم نه دوست دارم ببینمت نه می شناسمت نه می شناسیم نه سن و سال مون بهم میخوره محض اطلاع بگم که من 50 سالمه و قطعن تو زیر 25 سال هستی این یعنی دو برابر تو سن دارم .

و اینکه پریا به شدت از کامنت ها متنفره منم همینطور ، کاش پریا هر موقع دید پاکشون میکرد مثه خیلی وقت پیش ( یکی دو سال قبل ) که با یه اسم دیگه کامنت میزاشتی من نمیزاشتم پریا ببینه حذفشون می کردم.

من تو وبت مطالبی نوشتم که اگه خوب بخونی دست از اینکارات برمیداری ...

اما پریای گلم تو بد قولی کردی قرار بود دیشب پست بزاری که نزاشتی مثه همیشه بدقولی کردی

و منم مثه همیشه می بخشمت

زیاد حرف زدم پریای گلم مواظب خودت باش ( شاید دوباره چند تا پست زدم شایدم نه ) خدانگهدار